دیکشنری
داستان آبیدیک
electric light
ɪlɛktɹɪk la͡it
فارسی
1
عمومی
::
چراغ برق، الكتریك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ELECTORATE
ELECTRA
ELECTRA COMPLEX
ELECTRESS
ELECTRIC
ELECTRIC ARC
ELECTRIC CABINET
ELECTRIC CAPACITATED COVERING TOUR PROBLEM
ELECTRIC CHAIR
ELECTRIC CHARGE
ELECTRIC CIRCUIT
ELECTRIC CURRENT
ELECTRIC EEL
ELECTRIC FIELD
ELECTRIC GENERATOR
ELECTRIC LIGHT
ELECTRIC LOCK SWITCH
ELECTRIC METER
ELECTRIC PERMITTIVITY
ELECTRIC POWER
ELECTRIC POWER RESEARCH INSTITUTE
ELECTRIC SHOCK
ELECTRIC SUSCEPTIBILITY
ELECTRIC TABULATING SYSTEM
ELECTRIC TORCH
ELECTRIC TYPEWRITER
ELECTRIC WELDING
ELECTRICAL
ELECTRICAL AND OTHER
ELECTRICAL CONDUCTION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید